سختگیری والدین در ازدواج به چه منظور است؟
در بین خانواده های ایرانی دخالت و سختگیری والدین در ازدواج به نسبت بیشتر است. باید قبول کنیم که این مسئله در کشور ما رواج بیشتری دارد. اما سؤالی که احتمالاً برای خود والدین و حتی فرزندان پیش می آید، درباره درست یا غلط بودن این کار است. اصلاً این دخالت ها چه نتیجه ای دارد؟ چه راهکارهایی را می توان برای حل این مشکل در نظر گرفت؟ ما در این مقاله قصد داریم این موضوع را از نظر روانشناسی بررسی کنیم و درباره پیامدهای سخت گیری والدین در ازدواج سخن بگوییم.
سخت گیری والدین در ازدواج غلط یا درست؟
اگر از سوی والدین به این موضوع نگاه کنیم، متوجه می شویم که آنها نگاه عاقلانه تری به زندگی دارند. در واقع آنها تمام مشکلات جامعه را خیلی خوب و به دور از هر گونه احساسات دیده اند. آنها متوجه هستند که زندگی در این جامعه سختی های خودش را دارد و یک زندگی مشترک با چه مشکلاتی روبرو می شود. البته والدین می دانند هر فردیکه ادعای عشق و عاشق دارد، قرار نیست بتواند صرفاً با همین ادعا و احساسات از پس مشکلات زندگی مشترک بر بیایند و آن را سروسامان دهند.
در مقابل اگر بخواهیم از دیدگاه فرزندان موضوع سخت گیری والدین در ازدواج را بررسی کنیم، به این نتیجه می رسیم که فرزندان ترجیح می دهند به جای این که مشکلات اقتصادی یا ریسک های احتمالی مدنظر قرار دهند، به یک زندگی اصطلاحاً عاشقانه فکر کنند. فرزندان در چنین مواردی می خواهند در زندگی مشترکشان با دار و ندار خویش بسازند. یعنی جوانان بیشتر احساسات را در نظر می گیرند و والدین سعی می کنند منطقی تر و با توجه به تجربه خود به مشکلات نگاه کنند.
حق با خانواده است یا فرزند؟
نمی توان به درستی به این سؤال پاسخ داد، اما به طورکلی حق با والدین است. البته این سخن بیانگر این نیست که فرزندان همیشه تصمیمات اشتباه می گیرند. از منظر روان شناسی مسائلی همچون اقتصاد، بالغ بودن و مسئولیت پذیری دختران و پسران در ساخت یک ازدواج موفق نقش اساسی دارند و به عنوان فاکتورهای بسیار تأثیرگذار معرفی می شوند. پس نگرانی و سختگیری والدین در ازدواج در بسیار از مواقع واقعاً بجا است. البته به شرط این که واقعاً منطقی باشد.
اما نکته مهمی که در رابطه با ازدواج جوانان وجود دارد، این است که در روانشناسی کنترلگری به طور کلی منع می شود. در واقع اگر فرزنداتان بیشتر از 18 سال دارد، شما نمی توانید او را مجبور به انجام کاری کنید یا جلوی عملی شدن خواسته های منطقی او را بگیرید. چون این رفتار ها مصداق بارز کنترلگری هستند و روانشناسی هم افراد را از چنین کاری منع می کنند.
سختگیری والدین در ازدواج اشتباه است؟
همان طور که می دانید، ممکن است که تلاش شما برای کنترل کردن فرزندتان باعث خراب شدن رابطه تان می شود. حتی شاید فرزندتان بیشتر از قبل مصمم شود و روی خواسته اش پافشاری کند. بهرحال فرزندتان نباید رفتاری از شما ببیند که سر لج بیفتد و با کارهایش به خود آسیب بزند. باتوجه به این موارد گفته شده، شما به عنوان پدر یا مادر، فقط چند انتخاب محدود دارید که ما در این بخش آنها را بیان می کنیم.
1- با فرزندتان صحبت کنید
شما باید خیلی آرام و منطقی بدون هیچ تحقیر، توهین، دستوردادن، داد و بیداد با فرزندتان یک گفتگوی امن شکل بدهید. در این جلسه سعی کنید خیلی دوستانه تجربیات مشابه خود و دیگران را در اختیار فرزندتان بگذارید. او حتماً باید از احساسات و نگرانی های شما باخبر شود؛ پس حتماً تمام نگرانی های خود در مورد ازدواجش به او بگویید. بگذارید بفهمد شما واقعاً چه احساسی دارید.
2- شواهد را بیان کنید
خیلی مواقع ممکن است فرزندتان نتواند تجربه شما و دیگران درباره ازدواج را درک کند. در این زمان شما باید به منابعی معتبر استناد کنید. این منبع می تواند یک ویدئو باشد که روان شناسی معروف آن را در صفحه خود به اشتراک گذاشته است.
حتی می توانید چند کتاب در زمینه ازدواج موفق بخرید تا دلیل سختگیری والدین در ازدواج را درک کند و مهارت های لازم برای ازدواج را فرابگیرد. همچنین می توانید فرزندتان را با فرد موردنظر به جلسات مشاوره پیش از ازدواج بفرستید تا روان شناسی که در این زمینه تخصص دارد به خوبی او را راهنمایی کند.
3- حرف های فرزندتان را بشنوید
اگر می خواهید فرزندتان به حرف های شما گوش دهد، باید حرف های او را خوب بشنوید. گاهی اوقات انسان فقط یک گوش شنوا می خواهد. شاید وقتی حرف های فرزندتان را شنیدید ببینید که او هم دلایل خاص خودش را دارد و شاید برخی از سخنان او منطقی و عقلانی باشد. شما باید در ابتدا بدون هیچ بحث و داوری شنوای حرف های او باشید و میان کلامش نپرید تا بتواند احساس راحتی و امنیت کند.
4- اجازه دهید هر فردی مسئولیت تصمیم های خود را به دوش بگیرد
این نکته مهمی است که اگر کسی را کنترل کردید، باید مسئولیت عواقب تصمیمات و شکست او را هم گردن بگیرید. به این فکر کنید شما که آیا می توانید مسئولیت شکست عاطفی، اقتصادی و مالی یک فرد را بپذیرید؟ اصلاً توانایی این کار را دارید؟ به احتمال زیاد جواب شما منفی باشد. پس بهتر است اجازه دهید هر فرد خودش مسئولیت تصمیماتش را بر عهده بگیرد. البته شما می توانید عواقب احتمالی تصمیم هر فرد را برای او بیان کنید. این گونه فرد با آگاهی کامل تصمیم می گیرد.
بهره گیری درست از راهنمایی های والدین وقتی امکان پذیر است که هم پدر و مادرها بتوانند یک نقشه راه شایسته ارائه دهند و هم جوانان پذیرای این راهنمایی ها باشند. البته خودرأی بودن و دخالت ندادن والدین و بزرگ ترهای فامیل در انتخاب همسر احتمال انتخاب نامناسب را بالا می برد؛ زیرا جوانان ممکن است وجوه مشترکی را که باید بین جوانان و خانواده ها حاکم باشد از سوی آنها در نظر گرفته نشود.
اما وقتی دخالت والدین هر دو طرف از حد مجاز بگذرد، علاوه بر اینکه باعث موفقیت در ازدواج و شناخت دقیق طرفین از یکدیگر نمی شود، بلکه خودش یکی از موانع مهم و جدی در ازدواج جوانان به حساب می آید. البته از سوی دیگر اگر دخالت باعث قانع شدن فرزند شود و بدون هیچ امر و نهی ای باشد، به طوری که به فرزند آرامش دهد تا بتواند تصمیم درستی بگیرد، اشکالی ندارد.
موارد سخت گیری خانواده در ازدواج فرزندان
سخت گیری در هر مسئله ای لازم است و می توانید برای بهترشدن زندگی خود در مسائل زیادی مثل اعتیاد نداشتن طرف مقابل وسواس به خرج دهید. اما سخت گیری های افراطی می تواند پیامد های بدی برای شما داشته باشد و مانع رسیدن به هدفتان شود و این گونه نمی توانید به خوشبختی برسید. موارد سخت گیری والدین در ازدواج را در ادامه با هم بخوانیم:
1- وسواس به جای دقت
در نظر داشته باشید وقتی که از دقت سخن به میان می آید به این معنا نیست که حتماً باید در انتخاب همسر سخت گیری های افراطی داشته باشید. بهتر است درمورد انتخاب همسر خود به اندازه کافی دقت کنید و ببینید که آیا می توانید یک عمر طولانی با او بمانید؟ باید درباره همسر آینده خود اطلاعات زیادی داشته باشید تا خوب او را بشناسید.
2- افکار آرمانی
خیلی از افراد خود را بدون هیچ عیب و نقصی می بینند و معمولاً افکار بسیار عجیب و باورنکردنی برای انتخاب همسر خود دارند. بهتر است پیش ازاین افکار آرمانی کمی عیب و نقص های خود را بشناسید و آنها را هم در نظر بگیرید. هیچ انسان بدون عیب و نقصی وجود ندارد پس نباید درمورد همسر آینده خود افکار آرمانی داشته باشید.
3- نداشتن هماهنگی
افکار دو انسان به هیچ وجه شبیه به هم نیست و اصلاً کسی نمی توانید کسی را پیدا کنید که در همه موارد با شما هم فکر و هم نظر باشد. بهتر است این مورد سخت گیری والدین در ازدواج را به طورکلی حذف کنید. اگر هم کسی را بیابید، هرگز در همه موارد با شما هم فکر و هم نظر نخواهد شد. پس همیشه یک سری ناهماهنگی ها وجود دارد. بهتر است فردی را انتخاب نمایید که بتوانید با او این ناهماهنگی ها را به کمترین میزان ممکن برساند یا حداقل اختلاف نظرهای خود را باگذشت، تفاهم و صبوری حل کنید.
پیامدهای سخت گیری در ازدواج
یکی از پیامد های سختگیری والدین در ازدواج برای زوج های جوان، تأخیر افتادن در امر ازدواج و گاهی هم منصرف شدن شخص از تشکیل خانواده است. این پیامد به خودی خود، آثار خیلی خطرناکی بر زندگی اشخاص دارد که می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- استفاده نکردن درست از دوران بانشاط جوانی
- بروز انحرافات جنسی و رواج فساد اخلاقی با بالارفتن سن ازدواج
- شروع ناراحتی های عصبی و روانی در جوانان
- ازبین رفتن پایه های انتقادی و ارزش های دینی در جوانان
- نداشتند آرامش روحی و روانی
- ازدست دادن قدرت تصمیم گیری
- فاصله گرفتن از سعادت در زندگی
- بروزنکردن استعدادها در فرد
نکاتی برای پدرها و مادرها
این نکات علاوه بر پدر و مادرها، برای فرزندان هم مناسب است. پس شما هم می توانید به عنوان یک فرزند این نکات را بخوانید. اول ازهمه باید گوشزد کنیم که شما نمی توانید با لجبازی نظر کسی را عوض کنید. اگر در حال حاضر به تصمیم شما احترام نمی گذارند، ممکن است به دلیل این باشد که درگذشته تصمیماتی اشتباهی گرفته اید. بهتر است مدتی تغییر رویه دهید و از خودتان یک شخصیت محکم و قابل اعتماد به نمایش بگذارید تا فرزندتان بداند که سخت گیری والدین در ازدواج بدون دلیل نیست.
اگر نمی توانید فرزندتان را قانع کنید، باید از یک بزرگ تر قابل اعتماد و دانا کمک بگیرید. بزرگ تری که بتوان به حرف های او اعتماد کرد. حتی فرزندان هم می توانند برای کسب رضایت والدین از یک بزرگ تر کمک بخواهند. شما به عنوان والدین حتماً فرزندتان را به مشاوره قبل از ازدواج بفرستید تا درصورتی که این دو فرد برای هم مناسب بودند، مشاور برای شما هم یک جلسه بگذارد و این موضوع را به شما توضیح بدهد.
بهره گیری درست از راهنمایی های والدین زمانی امکان پذیر است که هم والدین توانایی ارائه یک نقشه راه شایسته را داشته باشند و هم فرزند پذیرای این راهنمایی ها باشد در غیر این صورت در جایی که والدین راهنمای خوبی نیستند و فرزندان نیز رابطه خوبی با والدین خود ندارد، ارشاد و راهنمایی پدر و مادرها راه به جایی نخواهد برد. ازاین رو ضروری است که یک جوان با خانواده خود ارتباط خوب و اثربخش داشته باشد. درصورتی که این اتفاق رخ دهد فرزندان می توانند تصمیم درستی بگیرند. برای این منظور لازم است که:
زمانی که با فرزند خود حرف می زنند خوب به حرف های او گوش فرادهند و از حرف دل فرزند خودآگاه شوند. والدین باید دنیا را از دید فرزند خود درک کنند و این در انجام این کار کوشا باشند و در این مرحله فرزند خود را همراهی نمایند. والدین باید سعی کنند آنچه را که شنیده اند اعتبار ببخشند و نسبت به فرزندشان درک و همدلی داشته باشند. زمانی که چنین رابطه ای بین شما شکل می گیرد، فرزند به والدین خود اعتماد می کنند و از آنها درخواست کمک می کند و راهنمایی می گیرند.
این قانون را بگذارید که تعیین تکلیف ممنوع است. یک نکته مهم که باید مدنظر قرار دهید این است که والدین به هیچ عنوان نباید تعیین تکلیف کنند. ضروری است در این برهه زمانی خاص فقط پیشنهاد خود را بیان نمایند. اما مشکل از آنجا آغاز می شود که در امر انتخاب همسر، والدین پا را فراتر گذاشته و در جریان ازدواج گوی سبقت را از جوانان می ربایند و در کوچک ترین مسئله ای نظارت می کنند. این گونه است که مشکل سخت گیری والدین در ازدواج خود را نشان می دهد.
فرصت نظر دادن و پرداختن دو جوان به مسئله مذکور را آنها می گیرند. همین سبک رفتاری باعث می شود که به مرورزمان والدین دو طرف برخی اوقات به شدت درگیر ماجرا شوند. سپس در ادامه یا جریان ازدواج منتفی می شود و یا اینکه ازدواج دو جوان، با مجموعه ای از دلخوری ها و ناراحتی ها شکل می گیرد.
سخن پایانی
همان طور که گفتیم سختگیری والدین در ازدواج فرزندان تبعات زیادی دارد که یکی از آنها ازبین رفتن پایه های اعتقادی در فرد است. اما والدین نیز باید بدانند یکی از ویژگی های مهم برای ایجاد سازگاری بیشتر در جهت حفظ و پیشبرد یک ازدواج موفق انعطاف پذیری است؛ بنابراین با چشم پوشی و نرمش نسبت به برخی مشکلات علی الخصوص موضوعات جانبی که بیشتر به مادیات ربط دارد، نه تنها می توانند از تنش های بی دلیل جلوگیری کنند، بلکه گامی اساسی در راستای محکم نمودن بنیان های خانوادگی فرزندان خود بردارند.